loading...
خوش اومدین
ali23 بازدید : 11 یکشنبه 07 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

حکایت جذاب مرگ گربه
حکیمی بر سر راهی می‌ گذشت . دید پسر بچه ‌ای گربه خود را در جوی آب می ‌شوید . 
گفت : گربه را نشور ، می ‌میرد ! 
بعد از ساعتی که از همان راه بر می‌ گشت دید که بعله ... ! 
گربه مرده و پسرک هم به عزای او نشسته . 
گفت : به تو نگفتم گربه را نشور ، می ‌میرد ؟
پسرک گفت : برو بابا ، از شستن که نمرد ، موقع چلاندن مرد !

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 174
  • کل نظرات : 36
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 28
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 44
  • بازدید ماه : 100
  • بازدید سال : 189
  • بازدید کلی : 7,095